Friday, February 19, 2016

داستان مرموز موجودی مرموز زیر قبرستانی متروک... اژدها وارد میشود..مانی حقیقی..مطلبی از شهرام اشرف ابیانه


         
اژدها وارد میشود ایده غریبی دارد. اینکه موجودی مرموز در زیر قبرستانی متروک در جزیره قشم خانه کرده و گه گاه ایجاد زلزله میکند و پای ساواک در 1343 و خانواده ابراهیم گلستان و صدابرداری که سر صحنه فیلم خشت و آینه گم شده به این ماجرا باز شده، به اندازه کافی جذاب هست که بشود فیلمی غریب از آن بیرون کشید. خاصه که مانی حقیقی تیم حقیقتا خلاقی را پشت فیلمش جمع کرده؛ از هومن بهمنش تصویربردار که کادر بندی های بینظیرش در جزیره قشم نماهایی از جن گیر ویلیام فرد کین را به یاد میاورد تا کریستف رضاعی که موسیقی متن پرتنش فیلم را کار کرده و طراحی صحنه فکر شده ای که نظیرش در سینمای ایران کم پیدا میشود.
با چنین تیمی و این ایده عالی میتوانستیم شاهد یک پروژه جادوگر بلر ایرانی یا برخورد نزدیک از نوع سوم بومی باشیم. مانی حقیقی اما ذوق زده تر از آنست که بتواند از این عناصر استفاده درستی در جهت نظم دادن به یک قصه خلاقانه کند. مهمترین معضل را ابهام عمدی بیش از اندازه داستان ایجاد کرده که نفس فیلم را میگیرد. جایی بلاخره باید گره گشایی صورت بگیرد و تکلیف تماشاگر با این معجون غریب، هر چند جذاب ،مشخص شود. مانی حقیقی اما ما را مدام در هزارتویی معما وار حرکت میدهد و حرف آخر را نمیزند.
 از سویی تجانسی بین ساختار مستند و داستانی کار وجود ندارد و تلاشی هم در ایجاد این وحدت فرمی نشده. این عامل، بدبختانه  فیلم خوش سر و شکل اژدها وارد میشود را دو پاره کرده. ایهام بیش از اندازه به فیلم سر و شکلی سمبولیک داده. چیزی که احتملا هدف اصلی مانی حقیقی نبوده. از ریتم و ساختار و موضوع فیلم پیداست فیلمساز به دنبال ایجاد تنش و رازآلودگی با وام گیری از ژانر وحشت بوده. اشکال اینجاست که فیلمساز به مولفه های ژانری و قواعد این گونه فیلمسازی بی اعتناست.
 فیلم از سویی کشش به سوی گونه ای سینمای مستقل دارد و از طرف دیگر به وام گیری از سینمای ژانرگرایش دارد. این دو با هم جمع نمیشوند مگر ایده مرکزی پرقدرت و خلاقانه ای داشته باشیم که ساختمان داستان و منطق روایی آن را سرپا نگه دارد. فیلم اژدها وارد میشود از این ایده مرکزی بی بهره است. طبیعی است در نبود چنین ایده ای، پیگیری داستان فیلم ایجاد دافعه کند و تماشاگر را با قصه ای پادرهوا مواجه سازد که کاری جز ایجاد آشفتگی ذهنی نمیکند.
تنها چیزی که به فیلم کمی رنگ و بو بخشیده، همان ایده ناب اولیه است که فیلم بر پایه آن شکل گرفته. بعد پایان فیلم، تماشاگر کمی حس سرخوشی را تجربه کرد ولی از این سرخوشی به نتیجه ای نرسیده. تماشاگر به رازآلودگی نزدیک شده ولی تجربه ای یکه از آن نداشته. حس وحالی که اگرشکل میگرفت اژدها وارد میشود را به محبوب ترین فیلم کالت ایرانی تبدیل میکرد.

No comments:

Post a Comment