Friday, February 19, 2016

اندر احوالت کنت مونت کریستو در جزیره شیطان، در باب انتخاب های جشنواره فیلم فجر امسال در بخش هنر و تجربه





اتفاقی که امسال برای فیلم های بخش هنر و تجربه افتاده ناشی از نبود سیاست مشخص در مدیریت آن هم در سطح بالای سینمایی کشور است. این بخش بهتر بود جامانده های از بخش سودای سیمرغ نام میگرفت. پارسال انتقاد از مدیران جشنواره بود که سودای سیمرغ به فیلم اولی ها و بخش هنر و تجربه بیشتر شبیه شده تا بخشی که تمامیت سینمای حرفه ای ایران را باید نمایندگی کند. امسال هیات انتخاب سودای سیمرغ از آنسوی بام افتاده اند. جناب جیرانی و دوستان سینمای بدنه ای به کل ساز محالف از سال گذشته زده اند.چه اتفاقی افتاده؟ از دید یک خارجی تازه آمده انتخاب های امسال به یک کودتای فرهنگی میماند. رسوایی ده نمکی و فیلم حسین فرح بخش با تجربه های درخشان هر دو سازنده آن در فیلمفارسی سازی ،در صدر بخش اصلی مهمترین جشنواره فیلم داخلی قرار گرفته. خبری از نیم رخ ها ی ایرج کریمی و دیگر تجربه های متفاوت سینمای حرفه ای نیست. شاهد اخراج دسته جمعی یک شیوه تفکر در فیلمسازی هستیم. جالب آنکه برای ایرج کریمی بزرگداشتی هم گرفته نمیشود و جای آن از مهدی فخیم زاده تجلبل میشود تا این شاءبه بوجود نیاید جشنواره امسال میخواهد به سر شاخه های اصلی سینمای متفاوت یا هنری ایران عنایتی نشان بدهد.
 اما برای راضی نگه داشتن همگان، ایده مثلا بدیعی در نظر گرفته شده و همه فیلم های متفاوت بدنه سینمای حرفه ای، از کار ایرج کریمی فقید تا محمد علی سجادی و محمد رحمانیان و بقیه یک جا به بخش هنر و تجربه کوچانده شده اند. این وسط فیلمسازهای مستقلی که با  هزار امید و آرزو و جمع آوری سرمایه به ساخت فیلم پرداخته اند زیان دیده اند. فیلم هایشان در جشنواره دیده نخواهد شد و حق دارند از این نادیده گرفته شدن عصبانی باشند.
 اما بخش هنر و تجربه جشنواره چگونه جایی است؟ همه کسانی که  به برج میلاد یا مثلا همان کاخ جشنواره قدم گذاشته اند میدانند حضور این بخش یعنی نمایش فیلم در زیرزمین برج میلاد و در سالنی حدود صد نفره و شاید کمتر. جایی که بر حسب اتفاق ، آثار دیگر همبندی های تبعیدی از سینمای ایران را میتوان در سالن کوچک مشابهی مشاهده کرد؛ یعنی مستند سازان منتخب جشنواره حقیقت.
 بالای سر این بخش، دو طبقه بالاتر در سالن اصلی، فیلم های رسوایی  ده نمکی و جدیدترین اثر خانم نرگس آبیار و فیلم جدید حسین فرح بخش را نمایش میدهند. یاد فیلم مترو پولیس فریتز لانگ میافتم. طبقه ای از اشراف و سرمایه داران در طبقه بالا و روی زمین روزگار خوشی دارند و پایین، انبوه کارگرانی که مثل برده با آنها رفتار میشود کاملا فراموش شده اند. حتما مثل فیلم لانگ باید شاهد شورشی از طبقه زیرین بر  ضد سردمداران طبقه بالا هم باشیم.اما چنین شورشی شکل نخواهد گرفت چون نیرویی که چنین عصیانی را شکل دهد اصلا در صحنه حضور ندارد. کمتر فیلمی از بدنه آوانگارد سینمای ایران در  بخش زیرین جشنواره وجود دارد.
متاسفانه بخش هنر و تجربه جشنواره، آیینه تمام نمای وضعیت اکران در سال آینده هم هست. اخراجی های سینمای حرفه ای سرگروه فیلمهای این بخش در سال پیش رو خواهند بود. جدیدترین ساخته های مجید برزگر و دیگر فیلمسازان خوش سابقه در این لیست جایی ندارند. پس امسال در اکران هنر و تجربه کمتر غافلگیری هایی مثل فیلم های شهرام مکری یا پرویز ساخته مجید برزگر را خواهیم دید.
 از این مساله که بگذریم بخشی هم فیلم های توقیفی هستند که سیاهه ای طولانی را تشکیل میدهند  امسال در صدر آنها فیلم آشغال های دوست داشتنی محسن امیر یوسفی است. تکلیف این بخش مشخص است. از جایی خارج بدنه سینما برایش تصمیم میگیرند. در واقع انگار با بازخوانی تازه ای از داستان کنت مونت کریستو روبروییم. کسی را به ناحق در زندانی در جزیره ای دور انداخته اند و امیدوارند نیمه دوم داستان یعنی بخش انتقام گیری کنت مونت کریستو از زندان فرار کرده هیچ وقت اتفاق نیفتد. گروهی از محکومان هم هستند که اصولا جزو آدمیزاد به شمار نمیروند و مثل همبندی پیر جناب کنت همان اوایل داستان حذف خواهند شد. در داستان جشنواره فیلم فجر امسال این عده کثیر متاسفانه فیلمسازان تجربه گرا هستند.



No comments:

Post a Comment