Saturday, April 9, 2016

فیلم اول ام :مسافران بین دو دنیا

لطینک فیلم اول ام: مسافران بین دو دنیا: مستندی درباره مستند سازی که در پی ساخت مستندی از یک نقاش متوجه میشود سوژه تابلوی بعدی او قرار گرفته. لینک تماشای کامل فیلم در یوتیوب
https://www.youtube.com/watch?v=eObuaTR5Eto&nohtml5=False

لینک فیلم دوم ام: خانه ام کجاست

خانه ام کجاست. مستندی بی کلام درباره صداهای به جا مانده در برخی بناهای تهران
لینک تماشای فیلم در یوتیوب
 https://www.youtube.com/watch?v=1yRZ_6IZa3U&nohtml5=False

Sunday, April 3, 2016

لینک فیلم کوتاه این جا واله بی است ،نوشته و وکاری از شهرام اشرف ابیانه

https://www.facebook.com/190883787617897/videos/1114342848605315/?pnref=story
لینک فیلم کوتاه این جا واله بی است ..درباره کتاب های کودک لاسه ومایا اثر مارتین وید مارک نویسنده سوئدی  وادبیات کودک سوئد. نوشته و کاری از شهرام اشرف ابیانه..راوی سهی بانوذوالقدر..محصول انتشارت پریان.

Saturday, April 2, 2016

پرتره ای از شریک زندگی ام

تولد همسر جان، بی تا خانم ،با پرتره ای که پرسونای کاملی است از او؛ شاد و با نشاط،شوخ و سرزنده. کسی که اگر سرحال باشد با همه چیز و همه کس شوخی میکند. از این لحاظ شاید کمی شبیه من باشد. تولدش مبارک.

سر در سینما کوچ در میدان گرگان تهران هنوز نام آخرین فیلمی که در سینما نمایش می داده بر تارک خود دارد؛ بیلیارد باز رابرت راسن. با بها بلیط 20 ریال، 2 تومان.عکس را امشب گرفتم از سر در سینما.

درباره کلیدر ممحمود دولت آبادی


این روزها کلیدر دولت آبادی را میخوانم. نثر پرقدرت این رمان ده جلدی هوش از سرم برده. نثری که بالا و پایین ندارد. مثل پتک بر روح و روان ات فرود میاید و جادو میکند. نثری تصویری و جاهایی سینمایی. نثر و زبانی که همانندی در ادببات معاصر فارسی ندارد جز در ادبیات کهن پارسی. 
خالق کلیدر به وضوح شیفته ادبیات و سبک و سیاق نگارش ادبیات کهن فارسی خاصه فردوسی و تاریخ بیهقی است  این شیفتگی و سرسپردگی را در جای جای کلمات کتاب میتوان دید. من تازه دو جلد این ده گانه سترگ پارسی را تمام کرده ام اما گمانم آنانی که از طولانی بودن کتاب شکوه دارند به این موضوع شاید بی توجه اند که کل این شاهکار مسلم ادبی گونه ای بازی با زبان و نثر است. واگویه ای است از زبان و دل یک عاشق ادبیات که داستان و داستانک هایی هم کنارش خودنمایی میکند. 
خواندن کتاب نه فقط بر هر کتاب خوان شیفته ادبیات که بر هر ایرانی واجب است. با کلیدر میتوان مروری داشت بر سالها و سده ها زبان و نثر فارسی و از خلال این پژوهش گسترده و از این واکاوی در ساختار زبانی ادبیات کهن فارسی میتوان در عین حال با جهان بینی مردی آشنا شد که کلمات در دستش چون مون نرم است. واژه ها در قلمش لحن و حالتی بشارت گونه می یابد. 
همین است که کلیدر را بعد چند دهه این همه مانا و خواستنی کرده. کلیدر این روزها در روح و جان من جادو میکند.مگر میشود این جادو نامه را زمین گذاشت و در روزمرگی به بیهودگی پرداخت. وای بر من که دیر..خیلی دیر در این سحرنامه کنجکاو نشدم.

فیلیپ مارلو در دنیای نازی ها..... درباره سریال tne man in the high castle. .

طعم لذت تماشای آثار فیلیپ ک. دیک علمی تخیلی نویس معروف آمریکایی اگر هنوز در ذهن اتان مانده باشد در فیلم هایی چون  ( blad raner ) رایدلی اسکات و گزارش اقلیت( اسپیلبرگ) ، این سرخوشی را دو چندان کنید و مجموعه کاملی از دنیای سیاه و تیره و کابوس گونه این نویسنده نو آور را در (the man in the high castle) سریال جنجالی استودیو آمازون تجربه کنید با مجموعه ای از عجیب ترین شخصیت های تاریخ سریال سازی آمریکا. کاراکترهایی چندان غریب و زنده ،انگار در این سیاهی حاکم بر دنیای قصه یکی شده اند.
 یکی از دلایل موفقبت سریال و باورپذیر بودن جهان آخرالزمانی آن ،همان تجسم دقیق درد و رنج آدم های قصه است. رنج های کاراکترهای قصه فیلیپ ک. دیک چنان قابل لمس مینماید و چنان با روح و جان ما ارتباط برقرار میکند که بی اختیار ما را به دل قصه های کارآ گاهی ریموند چندلر برمیگرداند. این آدم ها با این سماجت در کشف حقیقت یا به همان اندازه مصر در فرار از آن، ویژگی های کاراکترهای ادبیات سیاه آمریکا را به یادمان میاندازد منتهی بدون آن یک مقدار خوش بینی معمول قصه های مورد اشاره.
فیلیپ مارلو چندلر اینجا در تک تک شخصیت ها نمود یافته. گویی همه دنبال کشف حقیقتی اند که دنیایشان را چنین سیاه و تیره کرده. وام گیری موفق قصه از داستان های پلیسی سیاه آمریکایی دهه 30 و 40 چنان خوب درآمده که گویی هیچ کابوسی را این طور زنده در دنیای سینما تا به حال تجربه نکرده بودیم.
 تجسم کنید پیروز جنگ جهانی دوم نازی ها و ژاپنی ها باشند و آمریکا به تسخیر این دو قدرت متحد درآمده. با چنین دستمایه ای پا به دنیایی سراسر کابوس واری میگذاریم که میدانیم حقیقت ندارد اما منطق قصه چنان قوی است که برای لحظاتی ما را شریک سیطره وحشت نازیسم میکند. ( The man in...)در برگردان سینمایی چنان در شخصیت سازی و نمایش بازی های خیره کننده و ترسیم فضای نوآر گونه قصه موفق عمل میکند که لحظاتی سیاه ترین کمیک استریپ های مارول را در ذهن تداعی میکند. جوکر فیلم بتمن اینجا یا لباس افسر نازی پوشیده یاکارآگاه ژاپنی سمج است که به دنبال ردی از فیلم هایی است که نهضت مقاومت میان مردم پخش میکند؛ حلقه فیلم های خبری که وقایع جنگ را آنگونه که همه میدانیم نشان میدهد. انگار که از دنیایی دیگر آمده باشند.

اگر به سرتان زده لحظاتی این وحشت ذهنی خیره کننده را تجربه کنید برای تماشای سریال تردید نکنید. نسحه ای از آن را پبدا کرده  و خودتان را به دنیای فیلیپ ک. دیک  ای قصه بسپارید و کمی از این کابوس زنده نوآر گونه را تجربه کنید.
 

عیدانه ای به قلم میرزا شهرام خان عکاس باشی از بلاد ابیانه..به مناسبت نوعید با با مامان از دست رفته بی تا

.شب پیش میرزا شهرام خان عکاس باشی را از بلاد ابیانه فرمودیم اسباب سینماتوگرافش را آورده،  در باب نوروز اسباب تفرج ما را فراهم کند. 
آنچه خاطرمان مانده از آن تاریکخانه مبارکه.. در نیمه بازی بود رو به حیاطی پر از شکوفه.. ملک بتول بانو و میرزا آقا مهدی خان گرامی رییس سابق امنیه که این روزها نو عیدشان است نمیدانیم چگونه از قاب عکس کنار ارسی بیرون آمده به کار چیدن سفره هفت سین و رفت و روب خانه مشغولند.
 چیزی به تحویل سال نمانده.. آقازاده و صبیه ها و نوه ها و عروس دامادها برسند و خانه را قرق کنند میرزا مهدی و ملک بتول به اجبار برمیگردند داخل عکس.. با همان لبخند همیشگی منتظر میمانند دخترک یا پسرکی از نوه ها...پاورچین پاورچین..خودشان را برسانند کنار قاب عکس کنار ارسی..تا در گوش صاحبان پیر عکس کودکانه نجوا کنند عیدتان مبارک...
نوروزتان پیروز.