نمیدانم اگر در دوره تولستوی یا داستایوفسکی زندگی میکردم واقعا چه آدمی بودم اما با خواندن ابلوموف ایوان گنجاروف از یک چیز مطمئنم؛اینکه حتما عاشقی دلخسته میشدم ومعشوقم یا همان زن اثیری ام شاید شکل و شمایلی داشت مثل کاتریت هپبورن جاودانی در نسخه آمریکایی جنگ وصلح یا زنی بود اینگونه مانند عکس زیر که فقط میشد یک احساس درموردش داشت ؛اینکه سراپا عاشقش شد یا در آغوشش چشم فرو بست از این بهشت گویی جاودانه.ش
No comments:
Post a Comment